اصول و مبانی
1. انسان باید همیشه اصول و مبانی فکری خود را منظم، اصلاح و بروز نماید.
2. اصل وجود و مراتب آن و نیز اصل تناقض زیر بنای اولیه تمام افکار و عقاید و مباحث و نتایج است.
3. همچنین وجود شبکه یکطرفه و غیر دوار علل و معلول و اصل عدم تسلسل علل تا بینهایت بدیهی است.
4. دو مفهوم و حقیقت لااله الا الله و معاد با تمام خصوصیات خودشان مبنای اعتقادات الهی است.
5. نمیتوان به معاد مطلوب بدون نیروی هدایت کننده بیرونی (پیامبران) و درونی (عقل) رسید.
6. رساندن موجودات به کمال خودشان با لطف و کرم الهی از اهداف و علل وجودی آفرینش است.
7. استقلال و برتری حضرت حق (جل و علا) از همه موجودات اساس و مقدمه همه چیز است.
8. برتری حضرت دوست را در سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر را باید دید.
9. نیاز اولیه و خلاصه چارچوب و اساس حرکت در هر راهی باید ابتدا تبیین شود.
10. قبول اصول،وتعاریف و درک و اثبات قضایای اولیه وحداقلی آن راه همان نیاز اولیه برای حرکت است.
11. گستردگی و عمق نگاه و دیدگاه ها، چاره ساز و پیش برنده و تسریع کننده بسوی کمال و تکامل است.
12. راههای اساسی ممکن ، عقلی، منطقی، فلسفی، عقیدتی، اخلاقی، عرفانی، اجتماعی، علمی، فنی، تجربی، سیاسی، اقتصادی، تاریخی ، .... و ... می باشد.
13. تعیین اولویت ها و اهم – مهم کردن امور و اصلاح متناوب آنها، باعث تسریع و تصحیح و تکمیل جهت و عمل حرکت می شود.
14. شاه کلید راه حل تمام مسائل، مشکلات، درک و فهم ها، شناخت موجودات، قبول و رعایت مراتب، مقامات، درجات، درکات و طیف موجود در امور و مسایل مورد نظر و مورد بحث است.
15. و من یتق الله یجعل له مخرجا ( و یا فرقانا): اگر در کاری راه خروج نمی بینی به درجه تقوای خودت شک کن.
16. در مسایل معنوی به بالا دست خود بنگرید ( تا خود را بالاتر ببرید).
17. در مسایل مادی به زیر دست خود بنگرید ( و از امکانات خود شاکر باشید).
18. اگر برای بالاتر رفتن کوشا نباشی روزی برای بیشتر سقوط نکردن تلاش بیهوده خواهی کرد.
19. اگر امروز فلان نکته را رعایت نکنم، در آینده، تلاشم برای بدتر بودن و نبودن بیهوده خواهد بود.
20. استدراج و درجه درجه بطرف پستی و بدیها کشیدن کار شیطان است.
21. استدراک و گام بگام بطرف خوبیها کشیده شدن کار خداوند است.
22. و لا تقنطوا من رحمت الله را باید همیشه در دل زنده داشت – و اصلا استثناء بردار نیست.
23. نا امیدی به رحمت خداوند از کشتن هزاران پیامبر بدتر است.
24. به تعویق انداختن توبه از کناه صغیره، خود یک گناه کبیره است (احتمالا).
25. "چکار بکنم " تنها و تنها سئوال موجود در عالم است ، در هر لحظه و در هر شرایط.
26. دانستن اولویت صیحیح و دقیق کارها برای رعایت ، تنها دغدغه انسانها است.
27. همیشه و در هر کاری هفت لایه و آسمان کلی تر/ بالاتر/ مهم تربرای آن کار وجود دارد.
28. همیشه و در هر کاری هفت لایه و زمین جزیی تر / پایینتر / ریزتربرای آن کار وجود دارد.
29. بزرگی خداوند را، درعلم و قدرت و حکمت او در ترکیب حالات ممکن و ندیده هستی دیده ام.
30. خواص در خوشیها و راحتیها بیشتر بسوی خداوند می روند و عوام در بدیها و سختیها.
31. اینما تولوا فثم وجه الله: اگر در هر چیزی وجهی از خداوند را دیدم و رعایت کردم هنر کرده ام.
32. همیشه به آنچه نزد خداوند است بیشتر (و مطلق) امیدوار باش تا آنچه نزد دیگران ( و تو) است.
33. غفلت نتیجه تزاحم و مزاحمت و تداخل امور عالم ماده و وابستگی او به زمان و مکان است.
34. در آزمایش اولیه (سجده)، ابوالبشر، ملائکه، و شیطان(ابلیس) سه نوع عکس العمل مختلف داشتند.
35. پشیمانی (و توبه و اصلاح خود)، اعتراف به ندانستن و گستاخ شدن سه شیوه ممکن ادامه پس از خطاست.
36. آنچه خوبی و بدی به دیگران می کنی ذره ای بیش در مقابل آنچه با آنها بخود می کنی نیست.
37. معنی و تفسیر "علیکم انفسکم" این است که آخرین و مهمترین حرف به بشر این است که خودت را دریاب.
38- ساده کردن مسائل بهترین نقطه شروع به حل و درک آنها است (ویژگی ها را در ابتدا کم کردن).
39- پیگیری توسعه دادن و کاملتر کردن مساله و راه حل آن روش مناسب رسیدن به جواب مسائل بزرگ است.
40- اگر هر یک از 313 یار امام زمان (عج) خود 313 یار داشتند و الی آخر.... . ما در کدام لایه و ردیف در این سلسله مراتب می بودیم یا هستیم؟
41- مدیریت بزرگترین مجموعه ها را میتوان با ساختار سلسله مراتبی و چند لایه ای به نحوه صحیح انجام داد.
42- آیا می شود 10 میلیارد نفر را در گروه های 10 نفری و در یک ساختار حدود 10 لایه ای قرار داد ؟
43-وقتی معنی چیزی را واقعا میتوان فهمید که در تعریف و توضیح آن هرگز دور و تسلسل و تکرار نباشد.
44-آیا مقام خداوند تعالی از مقام یک کارگردان، تهیه کننده، فیلمنامه نویس، صحنه پرداز و .... پایین تر برده شده است؟
45-ما بنا من نعمت فمن الله : آنچه از خوبیها بما می رسد از خداست ( و لحظه به لحظه به او مدیون تر میشویم ).
46-آیا گریه امیرالمومنین در چاه جز بخاطر افزونی لحظه ای دیون او بخداوند بخشاینده بوده است ؟
47- شاید اگر دستگاه معادلات کل و یا جزیی از زندگی خود را بنویسیم باز صفر، یک ، چند و یا بینهایت جواب داشته باشد. ! اینطور نیست ؟
48- آیا نشانه های دجال آخر زمان با نشانه های جهان دیجیتال یکی نیست ؟ یک چشم ؟ ....
